دیشب یلدا بود

خط خطی های زهرا

سلام.من شاعریانویسنده نیستم بلکه حرفهایی که ذهنم رودرگیرکردن روبرروی کاغذمیارم.امیدوارم خط خطی های من یه روزی دوای دردخاطرات من بشن.

دیشب یلدا بود

دیشب چه شب تاری

انگار که یلدا بود

هرلحظه نبردی که

بین منوغم ها بود

تو وانار به لب خنده داشتید

منوچشمام اما گریه هاداشتیم

از بی تو بودن خسته ام

هر ثانیه در جدال با زمانم

این شب لعنتی چرا عبور نمی کند؟

به حال اشکهای من

چرا دلش نمی سوزد؟

رحمی کن وبگذر که من

بی یار تنهامانده ام



نظرات شما عزیزان:

هادی
ساعت18:33---1 بهمن 1391
سلام اجی زهرا جووون کجایی چراهمش نیستی .من چندباربهت سرزدماااااا
زودی بهم سر بزن دیفوووووونه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در جمعه 1 دی 1391برچسب:, ساعت 15:6 توسط زهراامینی |